مدرسه خان از منظر ویژگی معماری و مضامین، از بناهای شاخص دوره صفویه شیراز است؛ اما باوجود ویژگیهای تزئینی خاصِ هشتی ورودی مدرسه، تاکنون خوانش مؤلفههای هویتی موجود در آن انجام نشده است و این درحالی ...
بیشتر
مدرسه خان از منظر ویژگی معماری و مضامین، از بناهای شاخص دوره صفویه شیراز است؛ اما باوجود ویژگیهای تزئینی خاصِ هشتی ورودی مدرسه، تاکنون خوانش مؤلفههای هویتی موجود در آن انجام نشده است و این درحالی است که ارتباط مفهومی بین کالبد و مضمون کتیبهها و نقوش موجود در فضای هشتی وجود دارد؛ لذا این پژوهش بر آن است با روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی مفاهیم نهفته در هشتی ورودی این بنای تاریخی بپردازد. در این پژوهش، براساس بررسیهای میدانی، به مستندسازی و خوانش متون و مضمون کتیبههای مدرسه برای یافتن ارتباطهای تطبیقی پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که طراحی اضلاع ورودی و بدنههای مدرسه و نگارش آیات بر دیوارها و پوشش گنبدی آن میتواند وجود ارتباط میان ابعاد و مؤلفههای معماری مدرسه خان شیراز در رابطه با وجوه هویتی آن و همچنین، آرا و دیدگاههای فلسفی ملاصدرا را بیان نماید. مضامین شیعی، اسلامی و عرفانی در نگارش و جانمایی نقوش نمادین و کتیبهها از دیگر مصادیق هویتی دینی بناست. پرتکرارترین مضامین در کتیبههای موردمطالعه عبارتاند از: مضامین دینی، نمادهای حیوانی و گیاهی، مضامین عرفانی و ذکر نام کتیبهنگار که به مذهب تشیع و هویت ملی در دوره صفوی اشاره دارد. پرداختن به موضوعات اخلاق، مذهب، هنر و علم از دیگر مؤلفههای هویتی موجود در بنا منطبق با دوره صفویه است. برخی از این نقوش و مفاهیم موجود در هشتی نیز متأثر از بناهای دوره صفویه اصفهان بوده است.
هرگاه معماری از تکیهگاههای عینی ساختمان به سمت محیط ناملموس ادراک و تجربهی انسانی حرکت میکند، پیشبرد درک تجربی زیباییشناسی دشوار میشود. چراکه ماهیت غیرملموس، زودگذر و هیجانی آن ...
بیشتر
هرگاه معماری از تکیهگاههای عینی ساختمان به سمت محیط ناملموس ادراک و تجربهی انسانی حرکت میکند، پیشبرد درک تجربی زیباییشناسی دشوار میشود. چراکه ماهیت غیرملموس، زودگذر و هیجانی آن باعث میشود، سنجش درونی آن با خودآگاهی یا سنجش خارجی آن با مشاهده یا توسط ابزارها با مشکل روبهرو شود. ازاینرو یکی از راههای ممکن برای شناخت بهتر این نوع از ادراک، توجه به موضوع هویتمداری در آثار معماری و نقش آن در تشدید احساس زیباییشناسانه انسان از فضاست؛ لذا هدف از تهیه مقاله حاضر شناخت توانمندیهای زیباییشناسی در معماری ایران در پاسخ به نیازهای مخاطبان و کشف رابطهی میان ترجیحات آنها و انطباق آن با موضوعات هویتی مرتبط با ارزیابیهای عاطفی ناشی از تجربه حس خوشایندی فضاهاست. در این راستا این پرسش مطرح میشود، مؤلفههای تبیینکننده ارزیابی عاطفی فضا چه ارتباطی با حس هویتمداری و انطباق آن با ترجیحات زیباییشناسی کاربران مبتنی بر تجربه آثار معماری دارند؟ بر اساس مؤلفهها و معیارهای مرتبط باآنچه مستخرج از ادبیات نظری موضوع بود و با بهرهگیری از نمونۀ جامعۀ آماری 40 نفر زن و تکمیل پرسشنامه محققساخته در بازدید حضوری از سه ساختمان فرهنگی منتخب، دادههای حاصل از امتیازها (طیف پنج لیکرتی) با استفاده از تحلیل رگرسیونی ارزیابی شد. نتایج نشان داد؛ مؤلفۀ تبیینکننده ارزیابی عاطفی کاربران ابتدا از طریق مؤلفههای هیجانی به دو بعد اصلی 1- حالات هیجانی و 2- مبادله هیجانی، قابل تقسیمبندی است. حالت هیجانی که تجربهی عاطفی و احساسی کاربر را شامل میشود و از طریق مؤلفههای ادراکی، شناختی و انگیزشی تبیین میگردد، بیشترین ارتباط را با احساس هویتمندی آثار معماری نشان میدهند. مبادلهی هیجانی نیز مبتنی بر تعامل کاربر و تجربه فضایی اوست که نقش مؤلفههای حسی-حرکتی و رفتاری را بهعنوان عامل مؤثر بر تعامل هیجانی و ارزیابی عاطفی حاصل از آن معین میکند و بهصورت غیرمستقیم تحتتأثیر مؤلفههای شناختی بر شدت ترجیحات زیباییشناسی فضا مؤثر هستند.