یونس ایرندگانی؛ وحید سینائی
دوره 24، شماره 94 ، تیر 1402، ، صفحه 7-32
چکیده
هدف این مقاله بررسی سهم اشکال منازعه، رقابت و همکاری در رابطه دولت و اقوام در دوران جمهوری اسلامی و تحول روابط دولت و اقوام در فاصله زمانی سالهای 1357 تا 1397 است. سؤال اصلی پژوهش معطوف به شناخت تحولات ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی سهم اشکال منازعه، رقابت و همکاری در رابطه دولت و اقوام در دوران جمهوری اسلامی و تحول روابط دولت و اقوام در فاصله زمانی سالهای 1357 تا 1397 است. سؤال اصلی پژوهش معطوف به شناخت تحولات روابط دولت و اقوام در جمهوری اسلامی ایران در سالهای 1357 تا 1397 است. به نظر میرسد در سالهای دهه نخست جمهوری اسلامی آمیزهای از اشکال منازعه، رقابت و همکاری در رابطه دولت و اقوام حاکم بود؛ اما بهتدریج در دهههای بعد و تا سال 1397 تحتتأثیر ساختار فرصت سیاسی موجود در نظام سیاسی، الگوی رقابت و همکاری تقویت شد. در ایران سنتی، ذیل ساخت قدرت پراکنده و غیرایدئولوژیک ملوکالطوایفی، رابطه دولت و اقوام بیشتر مبتنیبر همکاری و در دوره پهلوی، ذیل ساخت قدرت متمرکز و ایدئولوژیک دولت مطلقه مدرن، رابطه دولت و اقوام بیشتر مبتنیبر منازعه بوده است؛ اما در دوره جمهوری اسلامی، با گذر از ساخت قدرت بیثبات سالهای اولیه به ساخت قدرت مبتنیبر قانون اساسی و برقراری ثبات امنیتی و رویکردهای توسعهای و طرح مباحث عدالت و مشارکت عمومی، رابطه دولت و اقوام به طیفی از منازعه، رقابت و همکاری تحول یافته است. در مقاله حاضر، با کاربست نظریه ساختار فرصت سیاسی و در پرتو تحلیل سیاست هویتی حاصل از ساخت قدرت دولت، به جنبههای متنوعتر در رابطه دولت و اقوام در ایران در فاصله سالهای 1357 تا 1397 پرداخته شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیینی، تاریخی است.